پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره
مامانیه عاشقمامانیه عاشق، تا این لحظه: 39 سال و 5 روز سن داره
عشق منعشق من، تا این لحظه: 42 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

دلنوشته های من

آغاز نوروز 93

1393/1/1 1:19
نویسنده : بانوی فروردین
455 بازدید
اشتراک گذاری

سال 92 با تموم خوبی و بدی هاش چه زود گذشت چه زود توی یه چشم بهم زدن سالها پی هم میگذرند.

امروز صبح که از خواب بیدار شدم تندی صبحونه رو خوردم و رفتم بیرون تا واسه سفره هفت سینمون تور و روبان بخرم نمی دونم چرا این آخر سالی کارهامو تو دقیقه 90 انجام دادممتفکر بعد که برگشتمم خونه با همسری رفتیم پاساژ الماس تا بقیه خریدامو کردم بعدهم ناهار رفتیم خونه مادر همسرم و بعدش اومدم خونه و سفره هفت سین رو تکمیلش کردم خیلی بد نشد چون زیاد وقت نذاشتم هول هولکی چیدمش و اما به لحظات حلول سال که نزدیک شدیم یه چند آیه ای از قرآن رو خوندم ولی حیف شد چقدر دوس داشتم سوره یس را یکبار قبل تحویل سال میخوندم ولی نشدناراحت یه ساعت بعد هم رفتیم شام خونه مادر همسرم شام دعوت بودیم و  امشب هم گذشت قلب دوستای خوبم ایشالله که امسال سال خوبی برای همتون باشه و هر خواسته ای که دارین البته بادر نظرگرفتن حکمت خدا بهش برسین  چقدر خوب میشه خیلی آسون از این سالهایی که بیهوده از دستش دادیم نگذریم سالهایی که کلی گرد و غبار روی دلامون نشسته و فقط خونه هامون رو تکوندیم اما دریغ از خونه ی دل، زندگی خیلی کوتاهه خیلی ارزش نداره که بخوایم واسه خودمون سختش کنیم بیایید امسال برنامه ریزی کنیم واسه زندگیمون واسه آرامش و شادی خودمون ایشالله امسال سال بازگشایی گره های زندگیمون باشه سال برکت سال سلامتی سال خوشی سال ثروت البته از راه حلال برای شما دوستای خوبم آرزوی بهترینها رو دارم این نوروز همون نوروزی باشه که آرزویش را همیشه داشتین ماچامسال از ته دلم خواستم که اواخر سال به مصلحت خدا حامله بشم  و سه نفره بشیم ولی همسری میگه نه اول درست تموم بشه بعد اقدام میکنیم آره دیگه حتما می خوای با شکم گنده راه بیفتی بری دانشگاه البته این یکی رو بد نمیگه فکر کنخجالت 

این هم سفره هفت سین ما

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)