پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
مامانیه عاشقمامانیه عاشق، تا این لحظه: 39 سال و 1 ماه سن داره
عشق منعشق من، تا این لحظه: 42 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

دلنوشته های من

دلتنگی

1393/1/23 19:08
نویسنده : بانوی فروردین
512 بازدید
اشتراک گذاری

دلم تنگه برای کودکیم

برای اون روزایی که تموم هم و غمم بازی بود دلتنگم دلتنگ اون روزایی که مادرم موهایم را شونه میزد دست مهربانش لای موهام دلتنگ روزایی که از بدی روزگار هیچی نمیدونستم ای خدا قربونت برم چی میشد دنیا پر بود از چیزهای قشنگ دورویی بدی زشتی بیپولی و هر چی که آدم رو ناراحت میکنه وجود نداشت

خیلی دلتنگم بچگی بهترین دوره ی زندگی انسانهاست تموم عشقت اینه که بازی کنی پاک و معصومانه فقط دنبال مادر هستی نمیدونم یه وقتایی خیلی ذهنم درگیر میشه واقعا این چه دنیاییه که ما داریم خصوصا تو ایران هیشکی واسه خودش زندگی نمیکنه همه فقط برای دیگران زندگی میکنن تو خیلی از ایت سایت های نی نی وبلاگ انگار فقط مینویسن که فخر بفروشن نمیدونم چرا آخه چه لزومی داره کل زندگیتو بنویسی نمیدونم چرا اینطوریه ما آدما تو زندگی به خیلی از چیزها نیاز نداریم ولی سر چشم و هم چشمی باید خودمون رو به در و دیوار بزنیم که داشته باشیم البته نه اینکه خودم اینجوری نباشم چرا من هم هستم ولی عمیق که فکر میکنم واقعا چرا من ماشینم پژو باشه چرا باید خودم رو اذیت کنم که حتما ماشین شاسی بلند داشته باشم خیلی فکر کردم دیدم ته ته ش فقط اینکه جلوی بقیه کم نیاریو و بگیم ای بابا ما هم هستیم ای کاش تو این ایران ... بدنیا نمیومدیم واقعا زندگی اینجا خیلی مسخرست چند تا از این مهمونیا دعوت شدین که سفره های رنگارنگ الکی اون هم برای شام دعوت شدین درحالیکه تو این شهر بزرگ و داغون خیلیا دنبال یه لقمه نونن واقعا چه نیازی هست که هشت نوع غذا سر میز باشه واقعا چرا یه وقتایی باید فکر کنیم بهرحال ما هم مسئولیم اگه همه کمک کنن ما اینقدر فقیر و بیچاره نباید داشته باشیم چرا مگه ما اومدیم که عمر جاودانه تو این دنیا داشته باشیم همه میدونیم که رفتنی هستیم پس چرا اینقدر فخر فروشی می کنیم اینقدر غیبت تهمت چه دلایی که نمیشکونیم فقط 10 دقیقه اگه به این دنیا فکر کنیم ما تو این دنیا مالک هیچی نیستیم نه خونه نه ماشین نه بچه هیچی و هیچی پس چرا اینهمه خودمون رو اذیت میکنیم میدونین چرا بخاطر رفتار خیلیا بابا ایها الناس اینقدر بریز بپاش هاتون رو نیاین تو این سایتها بزارین که با این کارتون ناخواسته باعث بهم خوردن زندگی خیلیا میشین نکنین این کارها رو بخدا خوشبختی به اینها نیست دقت کردین زمونای قدیم چقدر زندگی قشنگ تر بود برای اینکه الان دیگه هیچی آدما رو راضی نگه نمیداره تا آخر عمر فقط دارن خودشون رو مقایسه میکنن هرجقدر هم جلو میرن ولی باز هم عقبن یه موقع به خودشون میان که دیگه فایده نداره عمر جوونی همه چی از دستشون میره خیلی دلتنگم ای کاش زندگی اینقدر زرق و برق نداشت که همه جای این زرق و برق فریبنده به اصل ماجرا پی میبردن خیلی باید اراده قوی داشته باشی تا تحت تاثیر حرف بقیه قرار نگیری اگه همینطوری پیش بره شاید به فکر رفتن از این کشور باشم چون اصل زندگی رو دارم تو این کشور فراموش میکنم دلم میخواد فقط بگردم تفریح شادیی مثل همون روزای بچگی ای بابا خسته شدیم بس مقایسه کردیم و مقایسه شدیم

پسندها (1)

نظرات (0)